Eshgh Harf Halish Nemishe | «چرا این کار را با من کردی، مادربزرگ؟»
Eshgh Harf Halish Nemishe | «هر چیزی که به آن اعتقاد داشتم دروغ بود!»
Eshgh Harf Halish Nemishe | آسلی و جمیل چه چیزهایی را با هم قاطی میکنند؟
Eshgh Harf Halish Nemishe | مورات حقیقت را میفهمد!
Eshgh Harf Halish Nemishe | مورات با فاصله با حیات رفتار میکنه!
Eshgh Harf Halish Nemishe | دریا سعی داره حیات و مراد رو مقابل هم قرار بده!
Eshgh Harf Halish Nemishe | جمیل از تووال خواستگاری کرد!
Eshgh Harf Halish Nemishe | «راستش را به من بگو، زندگی!»
Eshgh Harf Halish Nemishe | «مراد، بغلم کن!»
Eshgh Harf Halish Nemishe | «چی رو از من پنهان میکنی؟»
Eshgh Harf Halish Nemishe | زندگی با دخترا مشکل داره!
Eshgh Harf Halish Nemishe | «اینجوری میخوای جبران کنی؟!»
Eshgh Harf Halish Nemishe | «آیا این نوع ازدواجی است که شما میخواهید؟»
Eshgh Harf Halish Nemishe | مورات دچار حمله عصبی شد!
Eshgh Harf Halish Nemishe | مورات به حیات مشکوکه!
Eshgh Harf Halish Nemishe | مورات از حیات توضیح میخواهد!
Eshgh Harf Halish Nemishe | بدترین روز مورات!
Eshgh Harf Halish Nemishe | «چطور تونستی همچین فکری بکنی؟»
Eshgh Harf Halish Nemishe | مورات داره میره دنبال حیات!
Eshgh Harf Halish Nemishe | مورات از فک افتادن حیات که از مستی در هوا معلق بود، خندهاش گرفت!